یوگای خرد و فرزانگی جلد اول by mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi (best thriller novels of all time TXT) 📕

1

واسانا یا میل در شکل لطیف آن، موجی در دریاچه ذهن است که هنوز به سطح نیامده و آشکار نشده است. به‌سان دانه‌ی گل که هنوز شکوفا نشده است. همان‌طور که روزی گل شکوفا می‌شود، واسانا نیز در دریاچه ذهن به سطح آمده و سانکالپاها ( فکرها و نیت و قصد انجام کارهایی را در سطح ذهن خودآگاه) را در فرد به وجود می‌آورند.

2

سانکالپاها، فرد را به‌سوی تلاش برای به دست آوردن و لذت بردن از چیزهای لذت‌بخش خاص می‌کشانند. براین اساس واساناها، موجب اعمال خاصی در فرد می‌شوند و این اعمال، واساناها را تقویت می‌کنند.

3

با ظهور دانش روح (برهمن)، همه واساناها ذوب می‌شوند. دشمنان واقعی، واساناهای درون هستند. آن‌ها را نابود کنید. آن‌ها را ریشه‌کن کنید. آن‌ها ریشه‌ای دیرینه دارند.

4

کُل درخت انبه با شاخه‌ها، برگ‌ها و میوه‌ها به شکلی لطیف در دانه موجود است. به زمان نیاز دارد تا خود را متجلی کند. به همان ترتیب، واسانای شهوت در ذهن به کمین می‌نشیند تا فرد به هجده‌سالگی می‌رسد ، آنگاه خود را نشان می‌دهد، در 25 سالگی کل بدن را فرامی‌گیرد، از 25 تا 45 سالگی به‌طور نابودکننده‌ای کار می‌کند و سپس به‌تدریج کاهش می‌یابد. اشکال مختلف خلافکاری و شرارت به‌وسیله انسان بین 25 تا 45 سالگی انجام می‌شود. این دوره حیاتی از زندگی است.

5

واساناها علت بی‌قراری‌اند. به‌محض اینکه واسانا نمود می‌یابد، ارتباط صمیمی بین ذهن و شی‌ء مورد دلخواه از طریق سرازیر شدن افکار، نیات و تصاویر شکل می‌گیرد. ذهن تا زمانی که آن چیز مطلوب را به دست نیاورد و از آن محظوظ نشود، برنمی‌گردد.

6

بی‌قراری تا لذت بردن از آن شی مطلوب ادامه می‌یابد. امواج فکری (وریتی) به سمت آن آبژه(شی‌ء مورد دلخواه) تا به دست آوردنش، تا لذت بردن از آن، جریان می‌یابد. عموم مردم به دلیل اراده ضعیف نمی‌توانند در مقابل هر واسانایی مقاومت کنند یا آن را فرونشانند.

7

واساناها علت اسارت‌اند. واساناها با جذب فرد به‌سوی اشیا و چیزهای بیرونی لذت‌بخش، اسارت را به ارمغان می‌آورند. با ناپدید شدن واساناها، اسارت به‌طور طبیعی از بین می‌رود. آنگاه هیچ جذابیت، تحسین و هیجانی برای اشیا بیرونی (مسائل دنیوی) وجود نخواهد داشت. در زیر همه بدبختی‌ها و مشکلاتتان، واساناها قرار دارند.

8

هیچ دردی از اشیای بیرونی خلق‌شده به‌وسیله پروردگار وجود ندارد. آب عطش را خاموش می‌کند. نسیم به شما آرامش می‌بخشد. آفتاب شما را زنده می‌کند. آتش گرما می‌بخشد. این من کوچک (جیوا سرشتی) است که باعث ایجاد اسارت می‌شود. منیت (آهانکارا)، خشم، غرور، دل‌بستگی همه جیوا سرشتی­ها هستند.

9

درمان صحیح ریشه‌کن کردن این واساناها و نه سرکوب است. واسانا ممکن است برای مدتی به‌وسیله جوینده به شکل بیرونی سرکوب شوند، اما هنوز در ذهن حضور قدرتمند دارند و مجدداً هنگامی‌که فرصت مناسبی بیابد با نیرویی دو برابر برمی‌گردد. همچون وزیری که از پادشاه پیروی می‌کند، پنج عضو بدن نیز مطابق دستورات ذهن عمل می‌کنند. ازاین‌رو ذهن باید کنترل و پاک شود. بنابراین، از طریق ممارست معنوی، تفکر صحیح، درون‌نگری و مدیتیشن، این تمایلات به مسائل دنیوی (آبژه های بیرونی) را ریشه‌کن کنید.

10

خرد به‌سان قلعه بزرگی برای جوینده عمل می‌کند. جوینده وقتی واسانایی در شکل اولیه آن در ذهن جرقه می‌زند می‌تواند به آن، با کمک خرد حمله کند. با تمرین ساما، جوینده واساناها را یک‌به‌یک با کمک خِرد از بین می‌برد. جوینده باید به‌محض آنکه آن‌ها سرشان را در سطح دریاچه ذهن بلند می‌کنند آن‌ها را خُرد کند. این نبردی درونی است و جوینده نباید اجازه دهد تا این افکار جوانه بزنند (ساما).

11

وقتی فکر یا تصویری در ذهن به وجود می‌آید، ذهن فشاری را به اندام‌های حسی وارد می‌کند. از طریق این اندام‌های حسی، این فشار بر ابزارهای بیرونی عمل همچون دست‌ها، پاها، چشم‌ها، گوش‌ها و غیره وارد می‌شود. این فشار، ریشه علّی حرکت تمامی حواس و اعمال است. تمرین ساما این فشار را متوقف می‌کند.

12

ساما آرامش خاطر ذهن است که با ریشه‌کن ساختن واساناها شکل می‌گیرد. اندام ذهنی انسانی که این فضیلت را دارد، از یخ سردتر است. حتی خنکی ماه نیز نمی‌تواند با خنکی چنین آدمی مقایسه شود.

13

به‌طورکلی اندام‌های ذهنی آدم دنیایی همچون کوره فروزان است. مردی با خصوصیت ساما، نه وقتی به چیز مطلوب خود می‌رسد، هیجان زده می‌شود و نه وقتی به آن‌ها نمی‌رسد یا اتفاق نامطلوبی برایش روی می‌دهد، افسرده می‌شود. همیشه ذهن متعادلی دارد. دشمنی ندارد. شادی یک امپراتوردر مقابل شادی متعال معنوی او چیزی نیست.

14

ساما یکی از چهار نگهبان موکشا (رهایی) است. اگر ساما دارید، همراهی سه نوع دوست را خواهید داشت یعنی سانتوشا (رضایت)، ویچارا (جستجوی در مورد حقیقت و روح) و سات سانگ (ارتباط با خردمند و قدیس).

15

حمله به واساناها باید از بیرون نیز انجام شود.خویشتن‌داری در مقابل حواس نیز باید به‌وسیله داما که خویشتن‌داری بیرونی است، انجام شود.

16

نباید به ارتعاشات حسی اجازه دهید تا از بیرون به ذهنتان به‌وسیله راه‌های حسی وارد شوند (داما). ساما به‌تنهایی کافی نیست. حواس بایستی به‌وسیله داما نیز پاک شوند. داما تکمیل‌کننده ساما در کنترل ذهن است. میل خوردن شیرینی در ذهنتان شکل می‌گیرد. اما شما به پاهایتان اجازه نمی‌دهید به سمت بازار برود تا شیرینی بخرد و اجازه نمی‌دهید، زبانتان از شیرینی بخورد. اجازه نمی‌دهید چشمانتان شیرینی را ببینید و ... این نوع خویشتن‌داری، داما است.

17

وقتی اجازه نمی‌دهید هر فکری مربوط به شیرینی در ذهنتان شکل گیرد با ریشه‌کن کردن این میل در ذهن، تمرین ساما می‌کنید و وقتی اجازه نمی‌دهید عملی در جهت خوردن شیرینی انجام شود، در حال انجام داما هستید؛ این دو مکمل هم‌اند. ساما خویشتن‌داری درونی است و داما جلوی اندام‌های حسی و حرکتی را برای ارضا آن میل گرفتن است.

18

واسانای شیرینی، باید با ساما یعنی کنار زدن این واسانا در درون به‌محض اینکه در ذهن به وجود آمد، انجام شود و در بیرون نیز با داما باید کنار گذاشته شود. داما کمکی به تکمیل ریشه کردن واساناها است.

19

اگر عادتی را کنار بگذارید، عادتی چون خوردن گوشت تا حدی حس چشایی را کنترل کرده‌اید. شما یک واسانا را نابود کرده‌اید. این امر تا حدی باعث صلح در شما می‌شود، چون حرص به گوشت از بین رفته است و شما از فکر آن و تلاش برای به دست آوردن آن رها شده‌اید.

20

فکر کردن، درد است. ما هر لحظه در افکار خود غرقیم. انرژی که شما را به گوشت خوردن برمی‌انگیخت اکنون به شکل اراده درآمده است. صلح و قدرت اراده را با کنار گذاشتن یک چیز به دست آورده اید. اگر 15 چیز را کنار بگذارید، صلح ذهنیتان بیشتر و قدرت اراده‌تان قدرتمندتر می‌شود. دانش بیشتر، برکت بیشتر و قدرت بیشتر به دست آوردید. شما چیزی را برای مطلوبی متعال‌تر رها می‌کنید.

21

خردمند می‌داند که ذهن در پیوند با واساناها میل به اسارت دارد درحالی‌که ذهن به‌طور کامل آزاد از واسانا، از هر قیدی رها شده است. همچون شیری که در قفسی افتاده و سپس خود را از قفس رها می‌کند به همین شکل یک خردمند خود را از قفس تن پیروزمندانه می‌رهاند. با تخریب واساناهای ذهن از طریق ویچارای مداوم (جستجوی خویشتن، جستجوی روح)، ذکر مداوم اوم (مدیتیشن ثابت و عمیق بر اوم و معنایش) و افزایش ایمان به پروردگار خود را آزاد می‌کند.

22

یاد بگیرید عاقل باشید. سره را از ناسره تشخیص دهید. افکار و میل را کنترل کنید. افکارتان را به دقت مشاهده کنید. اجازه ندهید هیچ فکر شری به دروازه کارخانه ذهنتان وارد شود. اشتیاق به خودشناسی را در خود گسترش دهید. شما به هدف زندگی نائل خواهید شد.

23

تعادل ذهنی‌تان را در تغییرات این دنیا بدون در نظر گرفتن موفقیت یا شکست، به دست آوردن یا از دست دادن، لذت یا درد حفظ کنید. ذهنتان همیشه ریشه در فعالیت‌های متوازن الهی داشته باشد. برای برافروختن آتش ازخودگذشتگی و ایثار از رشته‌ای از عدم وابستگی شدید و تمرکز شدید بهره برید.

24

با بالا بردن ایمان به پروردگار، هر چه واساناهای بیشتری را از بین برید، خوشحال‌تر خواهید شد. به نسبت نازک شدن واساناها، ذهن نیز به همان نسبت نازک می‌شود. ذهن چیزی به‌جز مجموعه‌ای از واساناها نیست. ذهن چیزی به‌غیراز واساناهایی نیست که به‌طور بی‌پایان تولدهای مجدد را به وجود می‌آورند. طبیعت حقیقی ذهن، واساناها هستند. این دو مترادف‌اند.

25

رهایی (موکشا) به معنی جدایی مادی از کلیه امور دنیوی نیست بلکه حالتی از رهایی ذهنی از همه ناخالصی‌های واساناها است؛ یا حالتی از رهایی از چسبیدن به چیزهای دنیوی است؛ بااین‌حال خردمند هنوز بین آن‌ها به‌طورمعمول کار می‌کند.

26

شما باید خدا را از طریق این دنیا و در این جهان بشناسید. با تحت نظم و کنترل درآوردن من کوچک و پست تان به‌سوی صلح و آرامش حرکت کنید؛ آنگاه به زندگی در میان چیزهای مادی حسی با حواسی رها از خوش آمدن‌ها و بد آمدن‌ها بپردازید و به استاد شدن با خود متعال بپردازید.

पवित्रतरी करोति

1

ذهن با خدمت به خدا و مدیتیشن پاک و خالص می‌شود. همانند طلا که در ظرف مخصوص تصفیه طلا تصفیه می‌شود تا بدرخشد، به همان ترتیب مدیتیشن ثابت بر روح، ذهن را پاک و درخشان می‌سازد. ذهن تطهیرشده، هر چیزی را می‌تواند به دست آورد و چیزهای متعال را درک کند.

2

افکار مقدس اندیشه‌های الهی را ایجاد و حفظ می‌کند. فکرهای نفرت‌آمیز با توازن درونی قلب تداخل دارد. هر فکر بیهوده‌ای، انرژی را هدر می‌دهد. افکار بیهوده موانعی برای رشد معنوی‌اند. هر فکری باید هدف مشخصی داشته باشد. افکار زیان‌آور منفی نمی‌توانند بر ترس غلبه کنند.

3

شکوه و جلال در سکوتی است که بر ذهن غلبه کرده است. اگر ذهنتان را کنترل کنید، فاتح کل دنیا هستید. ذهن محل اسارت و رهایی انسان است. کنترل ذهن بالاتر از کنترل نیروی حیات (پرانا) یا کنترل جسم است. بزرگ‌ترین جنگ‌ها، جنگ با ذهن است.

4

تمرین کنترل بر ذهن، کلید گشایش قفل معبد سکوت است.

5

دوست و دشمن، پاکی و ناپاکی فقط در ذهن‌اند. هر انسانی دنیایی از خیر و شر، لذت و درد را در بیرون مبتنی بر تصورات خودش ایجاد می‌کند. خوب و بد، لذت و درد از اشیاء و محیط اطراف ناشی نمی‌شود. این‌ها متعلق به نگرش ذهن شماست. هیچ‌چیز خوب و یا دلپذیری در این دنیا وجود ندارد. تخیل شما آن را می‌سازد.

6

صبر بر عصبانیت و زودرنجی غلبه می‌کند. عشق بر نفرت غلبه می‌کند. خلوص بر شهوت غلبه می‌کند. ذهن در هر دقیقه رنگ و شکل خود را تغییر می‌دهد. افکاری که از محیط پیرامونمان درک می‌کنیم، صرفاً ذهنی هستند که به قالب و شکل یا ماده درآمده‌اند. ذهن خلق می‌کند؛ ذهن از بین می‌برد. تلخی و شیرینی در اشیاء نهفته نیست، بلکه آن‌ها در شخص قرار دارند. آن‌ها توسط ذهن ایجاد می‌شوند.

7

درهای حواس را از طریق پراتیاهارا (جدایی ذهن از عالم محسوسات) و خویشتن‌داری ببندید. خودکنترلی، همان کلید سعادت جاودان است. خودکنترلی عبارت از کنترل بر گرایش­ها و امیال خارجی ذهن و حواس است. با بالا بردن نیروی اراده و تقویت قوه ادراک، همه ارگان‌های حسی را کنترل کنید. اجازه ندهید ذهن به محرک‌های بیرونی واکنش نشان دهد. این توازن ذهنی است.

8

وقتی حواس ساکت شد، پرچم قوه تمیز (ویوکا) برافراشته می‌شود. از طریق پراتیاهارا یا جدایی ذهن از عالم محسوسات، بزرگ‌ترین