یوگای خرد و فرزانگی جلد اول by mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi (best thriller novels of all time TXT) 📕
Read free book «یوگای خرد و فرزانگی جلد اول by mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi (best thriller novels of all time TXT) 📕» - read online or download for free at americanlibrarybooks.com
- Author: mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi
Read book online «یوگای خرد و فرزانگی جلد اول by mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi (best thriller novels of all time TXT) 📕». Author - mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi
2
با نیروی آویدیا خود را جدای از دنیای پیرامون تجربه میکنیم و در حبابی از دنیای تجربی زندگی میکنیم که هر شیء، نامی به خود اختصاص داده است و بهوسیله این نام هاست که اشیا و دیگر موجودات را از هم تمیز دهیم.
3
نامها و اشکال توهماند. جهان صرفاً بازی ذهنی است. وقتی ذهن وجود دارد، جهان وجود دارد. اگر بتوانید بهطور آگاهانه از طریق تمارین یوگا اضمحلال ذهن را ایجاد کنید، جهان ناپدید میشود و روح الهی(من متعال) را در هر جایی احساس میکنید.
4
منیت یا احساس خود (آهانکارا) حاصل نیروی آویدیا یا جهل است. این نیرو همچون حجابی سبب شده که با قائل شدن تفاوت بین خود و دیگران و کائنات، این دنیای تجربه، این دنیای بیرونی را شکل می دهد. که در آن هر چیزی از سویی دارای شکل و فرمی است که سبب شده نامی به خود گیرد و از سوی دیگر درجهای از آگاهی بر خود را نشان میدهد.
5
آویدیا نیروی منفی است که باعث میشود ماهیت الهی خود را به فراموشی بسپاریم. آویدیا از طریق ذهن عمل میکند. و ذهن از طریق زمان، فضا و علیت عمل میکند. آویدیا قدرت توهمی است که الوهیت یکپارچه و واحد را به نامها و اشیا بیشمار تجزیه میکند. تکه و پارههای بیشماری که هر یک نامی به خود میگیرند و از دیگری متمایز میشوند.
6
وقتی چیزی را بجای چیز دیگری که آن نیست، اشتباه میگیرید، آن جهل است. هنگامیکه این بدن فانی متشکل از پنج عنصر و انواع مختلف ناپاکیها، بهعنوان وجود پاک و اصیل اشتباه گرفته میشود. هنگامیکه فکر میکنید که همین جسم هستید و سرشت حقیقیتان یعنی روح فراموش میشود و آنچه حقیقی نیست و واقعیت ندارد را بجای چیزی حقیقی و واقعی میپندارید این توهم است این جهل است.
7
ایگو یا نفس، تطبیق و هویت دهی بیننده با قدرت دیدن است. تنها بیننده، من متعال یا آگاهی است. ابزار دیدن، شنیدن، چشایی و ...، آنتاکارانا نام دارند. این آگاهی (پورشا) به ابزارهای حسی (آنتاکارانا) متصل میشود، با آن آمیخته است و انگار که با آن یکی است. آنگاه این ابزار دیدن (آنتاکارنا) بجای آگاهی درک کننده (پورشا) یا روح اشتباه گرفته میشود. آنگاه آویدیا (جهل) شکل گرفته و ایگو (نفس) متولد میشود.
8
وقتی به شما درد، رنج، بدبختی یا احساس رضایتی و غیره میرسد، شما خودتان را با این امواج فکری یکی میپندارید و میگویید: من عصبانیم. من بدبختم. من شادم. وقتی من متعال با ابزارهای حسی (آنتاکارانا) یکی میشود، تجربه جهان پدیداری (یعنی عینیتها و اشیا و چیزهای بیرونی) روی میدهد. خود را از این امواج فکری و آنتاکاراناها رها کنید و کناری بهعنوان شاهدی در سرشت همیشه سعادتمند اصلیتان بایستید. این کایوالیا (رهایی) است.
9
لذت، درد، میل، کارما، جاذبهها، دافعهها، توهم، غرور، شهوت، خودخواهی، عصبانیت، حسادت، سه کالبد، پنج غلاف، همگی از اثرات آویدیا هستند. آویدیا، سرچشمه تمامی جهل ، گناه و بدبختی است. آویدیا، بیآغاز اما پایان دارد.
10
بهمحض کسب دانش خود، جهل (آویدیا) رخت میبندد. بهمانند طنابی که در هنگام غروب و تاریکی شکل مار به خود میگیرد، به خاطر آویدیا است که برهمن همچون این جهان خود را نمایش میدهد.
11
وقتی روشنایی لامپ ظاهر شود، مار ناپدیدشده و طناب باقی میماند. به همان ترتیب وقتی دانش روح به دست آید، آنچه این دنیا مینماید نیز به کنار میرود. آویدیا، فقدان نور آگاهی است. عدم دانش است. دانش نادرست و غلطی از حقیقت است. آویدیا (جهل) یا آجنانا (عدم آگاهی) است که بدن علّی را شکل میدهد؛ بدن علّی که علت و پایه دو کالبد دیگرمان یعنی بدن مادی و بدن لطیف است.
12
تعریف این جهل این آویدیا که سبب شده خود را جدای از روح و هستی بپنداریم غیرممکن است. آویدیا واقعیت ندارد، چون وقتی دانش خود طلوع میکند، محو میشود. غیرواقعی است چون ماهیتی حقیقی ندارد که بتوان برآن اساس آن را تعریف کرد و با آگاهی از روح از بین میرود. بهواسطه نیروی آویدیا است که انسان غافل، خود را با این بدن فانی بجای خود پاک جاودانش اشتباه میپندارد و همین نیروی جهل است که سبب میشود بگوید من یک حکیم، یک دکتر، یک همسر، یک فرد زیبا و یا ... هستم.
13
هیچ توضیحی در مورد چگونگی ظهور این آویدیا فریبنده ممکن نیست. این جهل (آویدیا) به طریقی در این وجود محسوسمان (من کوچکمان) شکل گرفته است. اگرچه منشأ و توضیحش ورای دسترس ماست، عملکردش از طریق مقولههای ذهنی بهطور روشنی قابلدرک است. این آویدیا نمیتواند روح باشد، چون روح تجسم دانش ناب است. چطور تاریکی میتواند در اینچنین خورشیدی (نور خالصی) باشد. این آویدیا نمیتواند متعلق به روحی که درون هر فرد وجود دارد، باشد، زیرا روح فردی چیزی جدای از روح اعظم نیست. اگر آویدیا بخش ضروری روح بود، خلاصی از آن ممکن نبود.
14
آنچه شگفتانگیز است، مایا(توهم) است. شگفتانگیز، موها(وهم) است. تلاش کنید تا معمای زندگی را و معمای جهان را دریابید. حکمت(ویوکا) را کسب کنید. سات سانگ(همراهی مقدس) را به دست آورید. در ماهیت آتمن (روح) به تأمل پردازید. جوگ باسشت و اوپانیشاد را مطالعه کنید. آنگاه درک کاملی از مشکلات زندگی به دست میآورید. ذرهای شادی در این جهان وجود ندارد.
15
بههرحال شما در چنگال آویدیا گرفتارید. ذهنتان را جهت پاسخ به این سؤال که آویدیا از کجا میآید؟ آویدیا چیست؟ چرا آویدیا باید باشد، خسته نکنید. تلاش کنید تا از این آتش سامسارا یا اقیانوس تاریکی خلاص شوید. این وظیفه شماست.
16
وقتی به دانش خودشناسی دستیافتید، فهم روشنی از ماهیت آویدیا و چرایی و چگونگی این جهل نیرومندی که سبب شده خود را جدای بپندارید به دست میآورید. آیا فردی که لباسش آتشگرفته فوراً به دنبال خاموش کردن آن میرود یا آنکه شروع به تفکر میکند که این آتش چطور آمد.
17
مسائل روحانی و تمرین یوگا حقیقتاً شیریناند، اما به نظر تلخ میآیند؛ مسائل نفسانی که حقیقتاً تلخاند، به نظر شیرین میآیند. این به علت انحراف ذهن درنتیجه آویدیا (توهم) است.
18
بزرگترین مانع خودشناسی، میل به دارایی، میل به ثروت و میل به نام و شهرت است. میل مولود جهل است. میل اساسی و پایهای، تمایلی قوی برای همدم است. اضمحلال میل، جهل را از میان میبرد.
19
میل از جهل (آویدیا) متولد میشود. هیچ میلی، هیچ هوسی و نه هیچ عطشی در برهمن وجود ندارد. او همیشه خالص و متعال است. حتی رد و نشانی از هیچ میلی نیز بر او راه ندارد. او کاملاً عاری از مایا (توهم یا ناخالصیهای میل) است.
20
پادشاهان بزرگ و امپراتورها به خاک هبوط میکنند. دانشمندان و فیلسوفان ناپدید میشوند. قهرمانان ورزشی و ورزشکاران میآیند و میروند. حافظه و هوش زایل میشود. جوانی و زیبایی، شهرت و دارایی، قدرت و مال دنیا از بین میرود. کوهها فرو میریزند. ای انسان، این جهان توهم است. خدا را بجوئید و از برکت جاودان بهره برید.
21
بیایید بیایید! یوگا تمرین کنید. با جدیت مدیتیشن کنید. شما از این اقیانوس تاریکی و جهل عبور خواهید کرد و به نور و حیات ابدی میرسید.
अहंकार
آهانکارا
1
علت ریشهای نفس (ایگو)، جهل یا آویدیا است؛ ایگو، خود کاذب است.
2
وجه اساسی ذهن، آهانکارا یا نفس است و خود را بهعنوان من میشناساند. منیت یا ایگو، ریشهایترین و علاج ناپذیرترین مریضی است. اما یکراه درمان خاص برای این مریضی وجود دارد که آن دانش و معرفت روح است.
3
کل زندگی بشر بر محور اندیشه خود یا نفس گرد هم آمده است.جهان منهای خود صفر است. و هیچ تجربهای وجود ندارد.
4
تمام تجارب نسبیمان در این دنیا بر محور ایگو به دست میآیند. بدون این من هیچ تجربهای، هیچ حیاتی در این دنیا وجود ندارد. من، واحد تجربه کنندهای است که با قوههای ذهنی تصور، ادراک و حواس اعطا میشود.
5
بعد از تخریب همه تصوراتی که در ایگو از چیزهای مادی شکل گرفته، دیگر این مسئله نیست که کجا زندگی میکنید، خواه در خانه، یک تپه یا شهر بزرگ. خانهای که صاحبش ذهنی آرام دارد و با ایگو و منیت آلوده نشده، میتواند بهترین سرزمین یا جنگل نام گیرد.
6
با نابودی ایگو (من)، این جسم هم مانند درخت بیریشه که میافتد از بین میرود. در غیاب اشیا و محیط پیرامون، من یا ایگویی وجود ندارد یا اشیا و محیط پیرامون در غیاب این من وجود ندارد.
7
خودتان را از چیزهای مادی (آبژهها و عینیتها مادی) با این ایده که من به این ها تعلق ندارم یا این آبژه ها متعلق به من نیست جدا کنید.
8
ایگوی یک سرسپرده خدا، بی ضرر است. این ایگو ساتویک است؛ و به شناخت خداوند و توسعه و پیشرفت کمک میکند. هر چقدر بیشتر، منیت، ایگو یا آهانکارا را از بین ببرید، بیشتر اصل و منشأ برهمی (روحی) در شما طلوع میکند.
9
تقدیم ایگو در آتش حکمت، بزرگترین شکل قربانی است. وقتی این من کوچک یا ایگو به سمت منبعش یعنی آتمن (روح) کشیده میشود، ناپدید میشود. در روح (آتمن) همچون آب در ماهیتابه روغن داغ جذب میشود.
10
منشأ ایگو، نفس یا این من کوچک، من متعال، آتمن یا روح است. بر آتمن مدیتیشن کنید. این من کوچک در آتمن جذب میشود. این من کوچک ناپدید میشود. تنها آتمن (من متعال) در شکوه و جلال خود مشعشعش بهتمامی میدرخشد.
11
وقتی ایگویی وجود نداشته باشد، روح آزاد است، وقتی ایگو(نفس) هنوز ادامه دارد، این من متعال (آتمن) در بند است.
12
وقتی ذهن به موضوعات مادی چسبیده است، دربند است؛ وقتی ذهن به هیچ آبژه ای (به چیزها و موضوعات مادی) متصل نیست، آزاد و رها است.
13
وقتی ذهن هر چیزی را بخواهد یا برای هر چیزی غصه بخورد، هر چیزی را رد کند، هر چیزی را نپذیرد، و با چیزهایی خوشحال و با چیزهای دیگری عصبانی شود، در حالت اسارت به سر میبرد.
14
وقتی ذهن چیزی را نخواهد، برای چیزی غصه نخورد، چیز را رد نکند، چیزی را قبول نکند و با چیزی خوشحال و با هیچچیز دیگری خشمگین نشود، به رهایی رسیده است.
15
آگاهی متعال آگاهی از خود، ایگو (نفس) را از بین میبرد و رستگاری نهایی را به ارمغان میآورد.
16
همیشه در ارتباط با خدا باشید، با نابودی منیت از طریق ایمان، ایثار و تسلیم همیشه در ارتباط با او باشید. این حیات روحانی است.
गुण
ریسمان تجلی
Comments (0)