یوگای خرد و فرزانگی جلد اول by mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi (best thriller novels of all time TXT) 📕

16

عقل (بودهی) با تغییراتش و پنج ارگان ادراکی، خصوصیات عاملی را دارند که غلاف ادراک (ویجنانامایا کوشا) را شکل می‌دهند. عقل یا هوش در خواب عمیق، با هوش بازتابی (چیدابهاسا) حضور دارد.

17

چیدابهاسا (هوشیاری بازتابی)، بازتابی از هوشیاری جهانی و کائناتی بر هوشیاری و آگاهی فردی است. تجلی برهمن، خود کائناتی و جهانی بر روی ذهن یا از طریق ذهن است. تجلی خود-کائناتی و اعظم بر خود فردی است.

18

غلاف عقلی (ویجنانامایا کوشا) به خاطر نزدیکی به روح متعال بسیار درخشان است. انسان عموماً می‌گوید: من عاملم؛ من فاعلم؛ من آدم با قاطعیتی هستم؛ من یادگیرنده‌ام؛ من هر چیزی را به زیبایی می‌توانم بفهمم؛ من می‌توانم شک دیگران را بزدایم؛ من حکیم و خردمندم؛ اینجا عملکردهای غلاف عقلی (ویجنانامایا کوشا) به غلط به من متعال (آتمن) نسبت داده می‌شود. در مقابل نیز خصوصیات آتمن به غلاف عقلی وصل می‌شود. هنگامی‌که انسان می‌گوید: این عقل من است؛ عقل من می‌درخشد؛ عقلم برایم عزیز و گرامی است. بنابراین رابطه متقابل وهمی بین من متعال (آتمن) و غلاف عقلی وجود دارد.

19

پنجمین غلاف، غلاف سرور(آناندامایا کوشا) یا جهل در جنبه ساتویک آن است. این غلاف سبب تجربه برکت آمیز خواب عمیق می‌شود. این غلاف همراه سه موج فکری شادی یعنی پریا، مودا و پرامودا است.

پریا، احساس شادی و خوشبختی است که در فرد به خاطر دیدن صرف آن­چه دلخواه اوست، دست می‌دهد. وقتی فرد آنچه دلخواه او بوده را به دست می‌آورد، لذت می‌برد، این شادی مودا است. وقتی به فرد لذت واقعی ازآنچه دلخواه او بوده دست می‌دهد، شادی که حاصل می‌شود، پرامودا نامیده می‌شود.

20

هنگامی‌که فرد در حال انجام کارهای بافضیلت است، این غلاف به‌طور خودکار حس خوشبختی را به فرد می‌دهد. غلاف سرور(آناندامایا کوشا)، کامل‌ترین نقشش را در طول خواب عمیق ایفا می‌کند. در حالت رؤیا و حالت بیداری، به‌صورت کامل عمل نمی‌کند و عملش نشات گرفته از دیدن اشیا مطلوب و دلپذیر است. موج فکری پریا، رأس این غلاف را شکل داده است. موج فکری مودا، بال راست غلاف سرور و پرامودا بال سمت چپ آن است.

انسان معمولاً می‌گوید: من لذت برنده‌ام؛ من خوشحالم؛ من آرامم؛ من راضی‌ام؛ من پاک و خالصم؛ من جاهلم؛ من آدم بدبختی هستم؛ من آدمی با قوه تمیز و تشخیصم. من آدم شروری هستم؛ من آدم فریب‌خورده‌ای هستم؛ در اینجا ویژگی‌های آناندامایا کوشا (حجاب و غلاف سرور) به‌طور کاذب به آتمن نسبت داده می‌شود. برعکس ، خصوصیات آتمن به غلط به غلاف سرور وصل می‌شود. وقتی انسان به‌طورمعمول می‌گوید: این برکت من است؛ سعادت من می‌درخشد و برکتم برای من عزیز است. بنابراین بین آتمن و غلاف سرور (آناندامایا کوشا) رابطه توهم متقابل وجود دارد.

21

غلاف یا حجاب سرور نمی‌تواند روح باشد، زیرا دارای خصوصیات تغییرپذیر است. این تغییر و تبدیل نشات گرفته از ماده اولیه و تأثیر اعمال خوب گذشته است. غلاف سرور پایان و انتهایی دارد. شما آناندامایا کوشا (حجاب سرور) نیستید. این حجاب نیز متعلق به شما نیست. این حجاب، بدن علّی را شکل می‌دهد.شما کاملاً مجزا از این حجابید. شما همیشه داننده و آگاه به این حجابید.

22

بدیهی است که همه‌چیزها به وجودی مرتبط‌اند که ورای همه این غلاف‌ها و حجاب‌ها است. رابطه یک دارایی با مالکشان هستند. همچون کلماتی مانند خانه من، زن من، فرزند من که اگرچه متعلق به شمایند اما از شما جدایند به همین ترتیب، ذهن من، پرانای من، بدن من؛ همه آن‌ها از آن من حقیقی و متعال جدایند اما به او تعلق دارند.

23

با تمرین نتی نتی یعنی فرایند پیوسته‌ای از حذف و رد کردن که این بدن فیزیکی، پرانا، ذهن و غیره روح یا آتمن نیستند اما به آن متعلق‌اند به‌طور مبرهنی این قضیه را درک می‌کنید.

24

با تمرین نتی نتی (برهمن نه این است و نه آن) فرد ماهیت برهمن (روح) را ابتدا با درک آنچه برهمن (روح) نیست، می‌فهمد (نتی نتی). نتی نتی روشی نفی و سلبی است. اوپانیشادها بیان می‌دارند که این بدن فیزیکی، من متعال (روح) نیست؛ این پرانا، من متعال (روح) نیست؛ این ذهن، من متعال (روح) نیست؛ این حجاب سرور (آناندامایا کوشا)، من متعال (روح) نیست. ازاین‌رو پس از نفی یا سلب این ادعاهای دروغین، توهمی و محدودکننده که بر روی آتمن یا برهمن (روح) تحمیل شده، تعادل برجای‌مانده، من متعال (روح) است. در حقیقت، در واقعیت شما همان برهمنید؛ شما روحید. آن را بشناسید و رها باشید.

तुरीय

1

به‌محض بیدار شدن، رؤیا به نظر غیرواقعی می‌آید. حالت بیداری در رؤیا وجود ندارد. هم رؤیا و هم بیداری در خواب عمیق وجود ندارد. خواب عمیق در حالت رؤیا و بیداری وجود ندارد. بنابراین این سه غیرواقعی‌اند. آن‌ها ناشی از این سه ویژگی، ساتوا، راجاس و تاماس اند. برهمن یا متعال، شاهد خاموش سه حالت است. او ورای این سه حالت است؛ سرور و آگاهی ناب است؛ وجود مطلق است.

2

مکتب فکری ودانته اهمیت زیادی به بررسی سه حالت زندگی که حالت بیداری، رؤیا و خواب بی رؤیا نامیده می‌شود، می‌دهد. این سه حالت بایستی به‌طور کامل پیش از آن­که فرد شروع به مدیتیشن بر خود متعال (آتمن) کند که در همه نام­ها و اشکال پنهان است و هوشیاری شاهد تمام این سه حالت است، بررسی شود.

3

فرد (جیوا) در چرخه سامسارا سه حالت جاگرات (بیداری)، سواپنا (رؤیا) و سوشوپتی (خواب عمیق یا خواب بدون رؤیا)را تجربه می‌کند. توریا حالتی است که به ورای این سه حالت می‌رود. ازاین‌رو توریا حالت چهارم است. توریا، آتمن یا برهمن است.

4

در حالت بیداری (جاگرات)، فرد خود را با حالتی که حالت بیدار او نامیده می‌شود، همسان و یکی می‌پندارد و خود را با بدن مادی‌اش می‌شناسد (ویسوا). لذت بردن شامل اشیا و عینیت‌های بیرونی حسی می‌شود.

5

در حالت رؤیا (سواپنا) ، فرد (جیوا)، لذت لطیف را از طریق امیال در شکل ذهنی آن تجربه می‌کند. شخص خود را در این حالت با بدن لطیف می‌شناسد (آگاهی رؤیا یا تایجاسا).

6

در خواب عمیق، فرد از برکتِ خود لذت می‌برد. فرد خود را با حالت ناب‌ترین و بالاترین شکل آگاهی (پراجنا) که مشخصه بدن علّی سرور است (پراجنا) همسان می‌پندارد. به خاطر حجاب نازکی از جهل (مولا آجنانا) که حاصل جدا پنداشتن خود از آن یگانه است، درکی از خود کسب نمی‌کند ازاین‌رو بین خود فردی و روح (برهمن) قرار دارد.

7

وقتی ذهن در خواب عمیق بدون رؤیا جذب می‌شود، دیگر خبری از جیوا یا فردیتش نیست، در آن حال آتمن خودمشعشع در حال درخشیدن است. اما حجاب نازک جهل اولیه (مولا آجنانا) سبب می‌شود آدمی از آن غافل باشد. آتمن در آنجا نیز همچون شاهد در حال درخشش است.

8

فرد (جیوا) نمی‌تواند شاهد خاموش باشد، زیرا هم تحت تغییر قرار می‌گیرد و هم در طول خواب عمیق حضور ندارد. وجود فردی (جیوا) غیرواقعی است. تنها بازتابی از ذهن است.

9

آتمن (خود متعال یا روح) تنها می‌تواند شاهد سه حالت باشد. زیرا او تغییرناپذیر است. الهاماتی شنیده‌شده توسط فرزانگان (سروتی­ها) بیان می‌دارند: آتمن (من متعال) آن شاهد خاموش، آن عقل و هوش ناب، آن یگانه بدون دومی؛ آن گوهر و ذات یکدست بدون صفت است، او که شاهد سه حالت است.

10

شاهد کسی است که شخص دیگر را، حالتش یا عملش را در آن حال بی آن­که خود تحت تأثیر قرار گیرد، مشاهده می‌کند. یک تماشاچی همچون شاهدی است که بازی فوتبال یا کریکت را مشاهده می‌کند و به‌هیچ‌وجه تحت تأثیر پیروزی یا شکست مسابقه قرا نمی‌گیرد. او تنها شاهد محضی است که واقعاً از بازی لذت می‌برد.

11

توریا یا حالت چهارم، حالتی است که در آن روح فردی در بالاترین آگاهی روحی‌اش در طول نیروا کالپا سامادهی یعنی وجود، آگاهی و سرور متعلق به خودش -سات چیت آناندای خودش- قرار می‌گیرد.

12

توریا حالتی است که در طول آن آتمن شاهدی به وجود سه حالت دیگر است. یگانه آگاهی مداوم و بی‌وقفه‌ای است که وجود دارد، چه با حضور این سه حالت و چه بدون آن‌ها.

13

آن آگاهی (پورشای) هوشمند که هر سه حالت را درک می‌کند، تنها می‌تواند نقش شاهد را در سه حالت فرد (جیوا) داشته باشد. آن آگاهی (پورشای) هوشمند، برهمن یا آتمن است. روح بی‌صفتی که تنها می‌توان گفت سات-چیت- آناندای محض (وجود-آگاهی و سرور ناب) است.

14

شما به حالت بیداری خودآگاهید. به فقدان حالت بیداری در حالت‌های رؤیا و خواب عمیق نیز واقفید. ازاین‌رو شما حالت بیدارتان نیستید. اصلاً این حالت متعلق به شما نیست؛ متعلق به بدن مادی است. شما شاهد حالت بیداری هستید، همان‌طور که شاهد این میز یا آن صندلی هستید. شما کاملاً متفاوت از حالت بیداری هستید.

15

شما به فقدان حالت رؤیا در حالت‌های بیداری و خواب عمیق آگاهید. بنابراین شما آن حالت رؤیا نیز نیستید. آن نیز اصلاً به شما متعلق ندارد، بلکه متعلق به بدن لطیف است. شما شاهد حالت وضعیت رؤیا هستید، همان‌طور که شما شاهد این میز و صندلی هستید. شما کاملاً از حالت رؤیا متمایزید.

16

شما حالت خواب عمیق را می‌شناسید؛ به عدم وجود این حالت در هنگام حالت بیداری و رؤیا آگاهید. بنابراین، شما آن حالت نیز نیستید و به‌هیچ‌وجه متعلق به شما نیست. متعلق به بدن علّی است. شما می‌توانید شاهد وضعیت خواب عمیق باشید، همان‌طور که شاهد این میز یا صندلی هستید. شما کاملاً از حالت خواب عمیق متمایزید. شما حالت چهارمید یعنی توریا یعنی آگاهی (پورشای) هوشمند.

17

حالت رؤیا به همان اندازه حالت بیداری واقعی است. حالت خواب عمیق نیز حتی واقعی‌تر است، زیرا فرد (جیوا) در ارتباط نزدیک با واقعیت سعادتمند (برهمن) است و از برکت متعال برهمن لذت می‌برد؛ و آن‌چنان‌که بعضی تصور می‌کنند، حالتی منفی نیست، بلکه حجاب نازکی از جهل است، جهل اولیه (مولا آجنانا) است که سبب شده بپنداریم وجودی مجزایم و مابین جیوا و برهمن قرار دارد. اگر این حجاب نیز برداشته شود، بعدازآن تجربه فراآگاهی روی می‌دهد، و جوینده در جلال و شکوه بکر روح می‌درخشد.

18

آن قدیس خوشبختی که از طریق تمرین معنوی شدید و ثابت، واقعاً روح (آتمن) را به‌عنوان شاهد این سه حالت شناخته است، به‌راستی فرزانه‌ی به رهایی رسیده است. او بایستی توسط همه تکریم شود، زیرا او خودِ برهمن است.

19

اندام‌های حسی را خاموش ساز؛ مدیتیشن کن؛ در خود زندگی کن. تمام وجودتان در حالتی از سرور هیجان‌انگیز و وجد عرفانی متعال می‌شود. ریزش الهی سرور و شادی را احساس می‌کنید. صلح شگفت‌انگیزی وجودتان را فرامی‌گیرد. در اقیانوس برکت و سرور غوطه خواهید خورد. همه خواسته‌ها و امیال در غیاب تمامی نام­ها و اشکال محو می‌شوند. تنها خود را در همه‌جا مشاهده می‌کنید. این حالت شگفت‌انگیز غیرقابل‌توصیف است. باید خودتان آن را حس کنید. همان‌طور که آدم لال و گنگ نمی‌تواند احساس لذتش را هنگام چشیدن شیرینی بیان کند، شما نیز نمی‌توانید سعادت سامادهی یا اتحاد با خود متعال را بیان کنید. کلمات برای توصیف این حالت محدودند. زبان برای بیان این تجربه، ناقص است. این زبان سکوت متعال است. آرامش متعال روح جاودانه است. صلحی مافوق درک است. این توریا یا حالت چهارم است.

संसार