یوگای خرد و فرزانگی جلد اول by mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi (best thriller novels of all time TXT) 📕

وی بنیانگذار انجمن زندگی الهی در سال 1936، آکادمی جنگل یوگای ودانته در سال 1948 و نویسنده بیش از 300 کتاب در زمینه متافیزیک، یوگا، ودانته، مذهب و موضوعات مختلف دیگر است. وی بنیانگذار آشرام شیواناندا، دفتر مرکزی انجمن زندگی الهی در کنار رود گنگ در سه -کیلومتری ریشیکش است.

تصویر 1: سری سوامی شیواناندا (1887-1963)

1-1 دوران اولیه زندگی

سوامی شیواناندا در 8 سپتامبر 1887 در روستای پاتامادی در جنوب هند متولد شد. نام او را کوپوسوانی نهادند. پدرش سری وینگو لیر، به‌عنوان مدیر مالی و سالک معنوی بزرگی در مسیر شیوا باکتی بود. مادرش سریماتی پراواتی آمالنیز به همان نسبت در حوزه معنوی خداپرستی بزرگ بود.

در کودکی در علوم و ژیمناستیک بسیار فعال و مستعد بود و از همان ابتدا نیز عشق به همنوعان در او موج می‌زد. وی در دانشکده پزشکی در تانجور، با درجه عالی فارغ تحصیل شد. فصلنامه پزشکی را با نام آمبورسیا در این دوره راه‌اندازی کرد. پس از فارغ‌التحصیلی، وی طبابت را آغاز کرد. در سال 1913 هند را به سمت مالزی ترک کرد. شیواناندا از ترس اینکه مبادا مجبور شود غذاهای غیرگیاهی در کشتی بخورد، شیرینی زیادی که مادرش برایش تهیه کرده بود را با خود برد. وقتی به سنگاپور رسید شیواناندای جوان بسیار نحیف و لاغر شده بود.

دکتر کوپسوامی شروع به کارش در مالزی را این‌گونه توصیف می‌کند:

بلافاصله پس از پیاده شدن از کشتی، به محل اقامت دکتر آیینگار رفتم. او به من توصیه‌نامه‌ای جهت معرفیم به دوستش، دکتر هارولد پارسونز، پزشک متخصص در سرامبان مالزی داد؛ وقتی به آنجا رسیدم، دکتر پارسونز من را به آقای ای جی رابینز، که بیمارستانی داشت، معرفی کرد. خوشبختانه، آقای رابینز به یک دستیار در بیمارستان نیاز داشت. او مرد ترسناکی به نظر می‌رسید. مردی با طبع خشن، چهره‌ای غول‌پیکر، قد بلند و ستبر. او از من پرسید، "آیا می‌توانی یک بیمارستان را اداره کنی؟" من پاسخ دادم "بله ، من حتی می‌توانم سه بیمارستان را مدیریت کنم." من به‌یک‌باره منصوب شدم. یکی از ساکنان محلی هندی به من گفت که نباید این مسئولیت را قبول می‌کردم، زیرا مطابق با سیاست­های آنجا، کمتر از یکصد دلار در ماه نباید بگیرم. آقای رابینز موافقت كرد كه به من صد و پنجاه تا برای شروع بدهد."

تصویر 2: دکتر کوپوسوامی (سری شیواناندا) هنگام زندگی در مالزی

دکتر کوپسووامی بسیار مهربان، دلسوز، شوخ‌طبع، خوش‌سخن و شیرین طبع بود. موارد ناامیدکننده‌ای نیز برای او پیش آمد، اما موفقیتش حتمی بود. همه‌جا مردم بیان می‌کردند که او با درمان‌های معجزه آسایش هدیه ویژه‌ای از طرف خدا را به بیماران می‌دهد.

دکتر کوپسوامی به مدت ده سال به‌عنوان پزشک در قسمت بریتانیایی مالزی مشغول به کار شد و به­خاطر ارائه خدمات درمانی رایگان به بیماران فقیر به‌عنوان پزشکی مهربان و دلسوز با شخصیتی جذاب مشهور شد. هیچ‌چیز این دکتر جوان را وسوسه نمی‌کرد. قلبش به‌سان برف‌های هیمالیا، خالص بود. روحیه بشردوستانه و روح خدمت و عشقش همه را در برمی‌گرفت. مردم عاشقانه او را "جوهر عشق" می‌نامیدند.

تصویر 3: سوامی شیواناندا در حال معاینه بیماران

1-2 زندگی به‌عنوان یک راهب

با گذشت زمان، این حس که پزشکی تنها قادر به شفای سطحی و ظاهری است در دکتر کوپسووامی رشد پیدا کرد و او را بر آن داشت تا برای پر کردن این خلأ جای دیگری را جستجو کند. روزی یک سادهو (تارک دنیا) کتابی را از سری سوامی سات چیت آناندا با نام "روح فردی و روح تمام جهان یکی‌اند" به او داد. این کتاب آتش معنوی خفته در او را روشن کرد. او شروع به مطالعه کتاب‌های سوامی راما تیرتا، سوامی ویوکاناندا، شانکاراچاریا، انجیل، متون انجمن تئوسوفی کرد. در انجام تمارین روزانه، پرستش ، دعا و آساناهای یوگا بسیار منظم بود. کتب مقدسی چون گیتا، مهابهاراتا، بهاگاواتا و رامایانا را با نهایت عشق و سرسپردگی خواند.

تصویر 4: دوران جوانی سوامی شیواناندا

با گذشت روزها، با تأمل بیشتر و بیشتر، میل به ترک دنیا در او بیشتر شد. قلبش به­خاطر خدمت عاشقانه‌اش پاک شد. در نهایت در سال 1923 او مالزی را ترک کرد و به هند بازگشت تا همچون سیذارتا گوتما (بودا) به دنبال جستجوی معنوی خود باشد.

در هند به خانه یکی از دوستانش رفت و وسایل خود را در آنجا گذاشت. او سفر زیارتی خود را آغاز نمود. به بنارس رفت و در آنجا به معابد مختلف و نزد قدیسان بزرگ رفت. و در 1924 به ریشیکش رسید و در­آن­جا سری سوامی ویسواناندا ساراسواتی را ملاقات کرد. دکتر کوپوسوامی، گورویی را در شکل این راهب دید و این راهب، ویسواناندا ساراسواتی، شاگردی مشتاق و حقیقی را در قامت یک دکتر دید. بعد تبادل مختصر کلمات، ویسواناندا او را به سنت سانیاسین (رهبانیت) متشرف ساخت و نام رهبانی سوامی شیواناندا ساراسواتی را به او داد.

تصویر 5: دوران میانسالی سوامی شیواناندا

شیواناندا در ریشیکش ساکن شد و درحالی‌که پرستاری از بیماران را نیز انجام می‌داد، خود را وقف تمارین معنوی ساخت. در سال 1927، با مقدار پولی که از بیمه‌نامه خود به دست آورده بود، داروخانه خیریه‌ای را در لاکشمن جولا ریشیکش راه انداخت. سوامی شیواناندا همه انواع مختلف یوگا را تمرین کرد و کتاب‌های مقدس را مطالعه کرد. بعد از سال‌ها تمرین شدید و پیوسته، به برکت نیروا کالپا سامادهی نائل شد.

پس از گذشت چند سال، شیواناندا در قالب راهبی دوره‌گرد به سفر زیارتی وسیعی در سرتاسر هند برای مدیتیشن در مکان‌های مقدس و برقراری ارتباط با معلمان معنوی سراسر هند رفت. در طی همین دوران وی به مکان‌های مهم زیارتی در جنوب هند مانند رامیسواران رفت. در طول سفر خود سخنرانی می‌کرد و کیرتان (سرودهای الهی در ستایش خدا) اجرا می‌کرد.

تصویر6:سوامی شیواناندا در شکل راهبی دوره‌گرد

سوامی شیواناندا از اشرام سری آیرو بیندو دیدار کرد و ماهاراشی سودهاناندا بهاراتی را ملاقات کرد که به وی لقب ماهاریشی را داد. در رامانا اشرام، رامانا ماهاریشی در روز تولدش او را مورد توجه و برکت خود قرار داد. او بهاجان (سرودهای معنوی) سر می‌داد و در خلسه با شاگردان ماهاریشی می‌رقصید. شیواناندا همچنین به مکان‌های زیارتی مختلف در شمال هند شامل کدارنات، بدری نات و به کوه کایلاش (قله‌ای در تبت در رشته‌کوه هیمالیا که به کوه مقدس معروف است) رفت.

3-1: تأسیس انجمن زندگی الهی

سوامی شیواناندا به خاطر تبلیغ پر انرژی‌اش در زمینه پیام یوگا در میان منتقدانش به‌عنوان سوامی مبلغ شناخته می‌شد. بعد از برگشت از سفر زیارتی خود، شیواناندا در سال 1936 انجمن زندگی الهی را در کناره رود گنگ با هدف گسترش ادبیات معنوی به شکل رایگان تأسیس نمود.

تصویر7: نماد انجمن زندگی الهی

او انجمن زندگی الهی را در سال 1936 با هدف اصلی انتشار دانش معنوی و خدمت فداکارانه به بشریت به شکل یک تراست به ثبت رساند. توزیع رایگان متون معنوی، جریان پایدار شاگردان را به وجود آورد.

تصویر 8: سوامی شیواناندا در حال انتقال دانش الهی به شاگردانش از سمت چپ سوامی وینکاتیساناندا، سوامی کریشناناندا، سوامی چیدآناندا و سوامی سات چیت آناندا

با در کنار هم قرار گرفتن دستان توانا، بخش‌های مختلف انجمن را تأسیس کرد. هدف این دستان توانا، ایجاد زمینه مناسب فعالیت در زمینه پاکسازی قلب‌هایشان و رشد معنوی بود؛ انتشار ماهانه مجله "زندگی الهی" در سپتامبر سال 1938 آغاز شد. از شاگردان اولیه وی ساتیاناندا ساراسواتی مؤسس یوگای ساتیاناندا بود.

تصویر9: آشرام شیواناندا و انجمن زندگی الهی در قسمت بالای عکس

سوامی شیواندا در همه‌چیز چه در یوگا و چه در تسکین دردها و آلام بشری به تلفیق و ترکیب باور داشت. درمان ترکیبی حتی از اولین روزهای زندگی در آشرام از او و انجمن جداناشدنی بود. او احساس نیاز به خدمت به مردم با داروهای اصلی آیورودا با گیاهان نادر هیمالیا می‌کرد. بدین خاطر در سال 1945 شیواناندا داروخانه‌ایورودایی شیواناندا را ایجاد کرد؛ و در همان سال فدراسیون جهانی ادیان را نیز سازمان داد. وی همچنین در سال 1947 فدراسیون جهانی سادهوها (راهبان) و در سال 1948 آکادمی جنگل ودانته-یوگا را با هدف آموزش معنوی رهجویان به شکل سیستماتیک بنیان گذاشت. و در سال 1953 پارلمان جهانی ادیان را در آشرام شیواناندا در ریشیکش تشکیل داد.

تصویر 10: در جلوی انتشارات یوگای ودانته

داروخانه کوچک عمومی وی که بخش جدانشدنی از او بود به‌تدریج بزرگ شد و به بیمارستان مرتبی مجهز به ایکس ری و سایر امکانات شد. بیمارستان چشم شیواناندا با ده تخت به‌طور رسمی در دسامبر 1957 تأسیس شد.

شیواناندا یوگایش را با عنوان یوگای ترکیبی نامید که حاصل ترکیب چهار نوع یوگا یعنی کارما یوگا، باکتی یوگا، جنانا یوگا و راجا یوگا بود. و از طریق کارما یوگا (یوگای خدمت فداکارانه و بدون چشم داشت)، جنانا یوگا (یوگای خرد و فرزانگی) وباکتی یوگا (یوگای عشق و سرسپردگی) به دنبال توسعه هماهنگ دست، سر و قلب آدمی بود؛ آنجا که جسم و جان آدمی دست‌به‌دست هم می‌دهند و سالک در مسیر خودشناسی گام برمی‌دارد.

تصویر 11: آشرام شیواناندا و انجمن زندگی الهی، ریشیکش، هند

سامادهی

جشن نقره‌ای انجمن زندگی الهی در سال 1961 برگزار شد که در آن زمان استاد تکمیل مأموریت خود را در این زندگی مشاهده کرد.

سوامی شیواناندا در 14 جولای 1963 در ساحل گنگ در شیواناندانگار ریشیکش در کلبه‌اش وارد ماهاسامادهی (خروج آگاهانه قدیسِ به خودشناسی رسیده از این جسم مادی) شد.

سوامی شیواناندا، پیام والا و الهی خدمت، مدیتیشن و خداشناسی را به همه بخش‌های جهان از طریق کتاب‌هایش، با بیش از سیصد کتاب، مجلات و مکاتباتش گستراند. شاگردانی از همه کیش‌ها، فرق و مذاهب دور او جمع شدند؛ و پیام صلح و دوستی را در جهان اشاعه دادند.

تصویر 12: استاد سری سوامی شیواناندا ساراسواتی

من تنها یک پیام و مطلبی عام دارم: "خدمت کن، عشق بورز، ببخش، پاک شو، مدیتیشن کن و حقیقت را بشناس. خوب باش و عمل خوب انجام بده." عمیقاً براین کلمات تأمل کن که راز توازن، آرامش، سرور، موفقیت و برکت را آشکار می‌کند. به یاد داشته باش که نمک زندگی به خدمت فارغ از خود؛ نان زندگی به عشق جهانی؛ آب زندگی به پاکی و خلوص است. بنابراین خدمت کن، عشق بورز و پاک باش. رایحه زندگی، مدیتیشن است. هدف زندگی انسانی، شناخت خود است.بنابراین سخاوتمند باش و خود را وقف این هدف کن. مدیتیشن کن و خود را بشناس.

انسان وجودی سه‌گانه است: عمل، احساسات و هوش. آنها سه اسبی هستند که به این ارابه جسمانی پیوند خورده‌اند. آن‌ها باید در هماهنگی و توازن کامل کار کنند. تنها آن­زمان این ارابه نرم و هموار به‌پیش می‌رود. بایستی رشدی همه‌جانبه‌ای وجود داشته باشد. باید سری (عقل) همچون شانکارا چاریا داشته باشید و قلبی (احساسی) همچون بودا و دستی (عمل) همچون جاناکا. یوگای ترکیبی هم سر، هم قلب و هم‌دست را رشد می‌دهد و فرد را به‌سوی کمال رهنمون می‌سازد. رشد در همه جهات به‌طور متوازن کمال مطلوب مذهب و یوگاست. کلمه یوگا از ریشه سانسکریت یوج به معنای اتحاد می‌آید. یوگا علمی است که به ما روش اتحاد روح فردی با روح متعال را می‌آموزد؛ یکی کردن اراده فردی در اراده کیهانی.

انسان ترکیب پیچیده‌ی عجیب متشکل از اراده، احساس و فکر است. او موجودی با سه جنبه است. او مانند ارابه سه‌چرخ است. او اراده می‌کند تا اشیاء مورد میلش را به دست